لغت “Iconoclast” به معنای شخصی است که به طور آشکاری علیه تصاویر مقدس، آیکون ها، و نمادهای دینی مختلف اعتراض می کند. این واژه از دو کلمه یونانی “eikon” به معنای “تصویر” و “klastes” به معنای “شکننده” تشکیل شده است. تلفظ این واژه به صورت زیر است:
/ˈaɪ.kən.əˌklæst/
این واژه در متن های انگلیسی به طور گسترده ای استفاده می شود و به عنوان یک صفت نیز به کار می رود. به عنوان مثال، می توان به شخصی اشاره کرد که نظرات و عقاید جدید و نوآورانه دارد و به طور آشکاری علیه موضوعات و ایدئولوژی های قدیمی و سنتی اعتراض می کند.
مترادف های این واژه عبارتند از: iconoclastic، heretic، nonconformist، dissenter، rebel، و icon-smasher. متضاد های آن شامل: traditionalist، conformist، believer، و follower می باشند.
تاریخچه استفاده از این واژه به دوره ی بیزانسی بازمی گردد، زمانی که امپراتوری بیزانس به دلیل تصاویر مقدس و آیکون های دینی به شدت تحت فشار قرار گرفت. در این دوره، شخصی به نام لئون سوم، به عنوان یکی از اولین iconoclast ها شناخته می شود.
در زبان انگلیسی، این واژه به طور گسترده ای در متون ادبی، فلسفی، و سیاسی به کار می رود. به عنوان مثال، در ادبیات، شخصیت هایی که به طور آشکاری علیه قوانین و اعتقادات سنتی اعتراض می کنند، به عنوان iconoclast ها شناخته می شوند. در فلسفه، این واژه به عنوان یک مفهوم برای توصیف شخصیت هایی که به طور آشکاری علیه اعتقادات و نظریات قدیمی و سنتی اعتراض می کنند، به کار می رود. در سیاست، این واژه به عنوان یک مفهوم برای توصیف شخصیت هایی که به طور آشکاری علیه سیاست ها و قدرت های موجود اعتراض می کنند، به کار می رود.
به عنوان مثال، می توان به شخصی اشاره کرد که به طور آشکاری علیه قوانین و اعتقادات سنتی اعتراض می کند و به دنبال تغییرات جدید و نوآورانه است. به عنوان یک جمله مثال، می توان به این صورت از این واژه استفاده کرد:
“The artist was an iconoclast who challenged traditional artistic conventions and created a new style that was both innovative and controversial.”